۱۳۸۸ خرداد ۱, جمعه

بعضی مردها...

بعضی مردها این جوریند دیگر.باید مادر بچه شان شده باشی تا کمی نگرانت شوند.همسر بودن در حد همان زرشک برایشان معنا دارد. خوب اینها به این معنی نیست که ناشکری کنید البته ؛چون مردهای بی شماردیگری هم هستند که مادربزرگ نوه هاشان هم که شده باشی در حد همان زرشک هم برایشان نمیشوی. می گویند گونه ی دیگری از مردان هم تک و توک در طی اعصار دیده شده ؛ اما خوب، کمیاب. گیریم در حد ماموت ها که تا عصر یخبندان 2هم یک فقره اش باقی مانده. جانم برایت بگوید روزگار باید پیشانی همه ی عالم را به تو داده باشد تا به چشم دیده باشی.البته به لطف جابه جایی نقش ها ،به مدد هورمون های وارونه و البته آرایشگران گرامی که همگی دست به دست هم داده اند و باور مردانگی راکم کم دارند از چهره و به طبع از جان ریشه کن می کنند کمی هم امور نسوان در حال سروسامان گیری ست .ودر ناامیدی بسی امید است واینا.

۲ نظر:

شقایق گفت...

و اصولا دنيا بدون اين كروموزومهاي "تير كماني" جاي بهتري است!!!

علی گفت...

دوباره چیشده که گیر دادی به مردا؟ هان؟
دوباره خون فمنیستیت به جوش اومده؟